بطّی[مرغابی] در آب روشنایی میدید، پنداشت که ماهیست، قصدی میکرد تا بگیرد و هیچ نمییافت.
چون بارها بیازمود و حاصلی ندید، فرو گذاشت[ترک کرد/رها کرد].
دیگر روز هر گاه ماهی بدیدی، گمان بردی که همان روشنایی است، قصدی نپیوستی و ثمرت این تجربت آن بود که همه روز گرسنه بماند.
مصداق درماندگی آموختهشده (learned helplessness ) درکلیله و دمنه
@reza__m شرطی شدن خیلی تو زندگی ما تاثیر داره، خیلی جاها بدون اینکه خودمون متوجه باشیم. بعد از انقلاب کشاورزی توانایی فکر کردن به فکرهای خودمون رو پیدا کردیم و حالا به عنوان یه انسان مدرن بهتره که بتونیم افکار و احساسات خودمون رو نسبت به خودمون، دیگران و جهان اطرافمون کنترل کنیم. با استفاده از روشهایی مثل همین شرطی کردن و آگاه بودن به اونا.